چطور بفهمیم کدوم ابزار هوش مصنوعی ارزش وقت گذاشتن داره؟ (دنبال استراتژی‌ام)

آقا امان از این حسی که گفتی... فکر کنم هرکی چند ماهه تو این حوزه است کامل درکش می‌کنه. آدم آخر شب حس می‌کنه کل روز دویده ولی به هیچ‌جا نرسیده. اولین چیزی که منو نجات داد این بود که یه روز با خودم گفتم: داداش، قرار نیست تو همه‌چی رو بلد باشی! خلاص. وظیفه ما این نیست که کل ابزارهای دنیا رو تست کنیم. وظیفه‌مون اینه که ببینیم کدومش کارِ خودمون رو راه میندازه. برای همین یه قانون شخصی برای خودم گذاشتم: «قانون سه‌بار شنیدن». تا وقتی اسم یه ابزاری رو از سه تا آدم یا جای درست و حسابی نشنوم، برام انگار اصلاً وجود نداره. این کار ۹۰ درصد این هایپ‌های الکی و سروصداها رو حذف می‌کنه. بعدش هم که یه ابزار جدید میاد، سریع تکلیفش رو با خودم روشن می‌کنم. این ابزار قراره «اصل کاری» باشه و برم تو نخش؟ یا فقط یه «اسباب‌بازی جدیده» که یه ربع باهاش ور برم و تموم؟ اینجوری دیگه عذاب وجدان نمی‌گیرم که چرا فلان ابزار رو عمیق بلد نیستم. ولی اصل کاری که حال منو خوب کرد و از این حس تلف شدن وقت نجاتم داد این بود: یادگیری رو تبدیل به خروجی واقعی کردم. یعنی دیگه نمیگم «خب بشینم این ابزار جدیده رو یاد بگیرم». میگم «بسیار خب، با این ابزار جدیده یه چیزی برای پروژه خودم بسازم». اینجوری زمان یادگیریم هدر نمیره، مستقیم میشه بخشی از کارم. آخر هفته‌ها هم یه دو ساعت برای خودم «زنگ تفریح AI» گذاشتم. هرچی دلم میخواد تست می‌کنم و بازی می‌کنم که اون کِرم درونم بخوابه و وسط هفته هی حواسم پرت نشه! خلاصه که رفیق، این یه مسابقه نیست. قرار نیست به خط پایان برسیم. فقط باید یاد بگیریم روی این موج‌ها سوار شیم، نه اینکه باهاشون بجنگیم.